اگر بر این باوری که سنگ برایت معجزه می کند، معجزه رخ خواهد داد!
اگر بر این باوری که آسمان برایت معجزه می کند، معجزه رخ خواهد داد!
اما آگاه باش
نه سنگ از خود قدرت دارد، نه آسمان!
آنچه که نیرو دارد، باور توست! ایمان و یقین راسخ توست!
اگر سنگ قدرتی داشت، فکری به حال خود می کرد!
بیرون ز تو نیست، آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی…
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیزندگیشادی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیخنده زندگی
اگر بر این باوری که سنگ برایت معجزه می کند، معجزه رخ خواهد داد!
اگر بر این باوری که آسمان برایت معجزه می کند، معجزه رخ خواهد داد!
اما آگاه باش
نه سنگ از خود قدرت دارد، نه آسمان!
آنچه که نیرو دارد، باور توست! ایمان و یقین راسخ توست!
اگر سنگ قدرتی داشت، فکری به حال خود می کرد!
بیرون ز تو نیست، آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی…
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیاجتماعی
برچسبها: پاتوق پرتقالیزندگیامیدباورنشاط
ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔیت ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﯼ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ؟
ﮔﻔت: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:
۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیرجبعلی خیاطموحدزندگی
هر لحظه از زندگیتان تصویری است ،
که قبلا هرگز آن را ندیده اید …
و هرگز دوباره آن را نمی بینید …
پس لذت ببرید …
و هر لحظه را زیبا کنید … !
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیزیباییزندگیلحظه
زندگی تصویریست!
قلم و کاغذ و رنگش از توست.
قلمت را بردار!
و به نقاشی آن همّت کن!
گاه گاهی دو سه گامی
به عقب پای گذار،
و تماشایش کن.
گر پسندیدی آن،
حرفی نیست.
غیر از آن بود، هنوز،
کاغذ و رنگ و قلم در کفِ توست.
تا زمانی باقیست،
قلمت را بردار
و به رنگی خوش تر،
روشن و روشن تر،
نقشِ دیگر انداز.
و به پیکارِ سیاهی پرداز…
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیزندگیقلمتصویرکاغذ
کم نيستند شاديها
حتي اگر بزرگ نباشند
آنقدر دست نيافتني نيستند
که تو عمريست
کز کردهاي گوشه جهان
و بر آسمان چوب خط ميكشي به انتظار
حبس ابد هم حتي ، پايان دارد
پاياني بزرگ و طولاني
چه آسان تماشاگر سبقت ثانيههاييم
و به عبورشان ميخنديم
چه آسان لحظهها را به کام هم تلخ ميکنيم
و چه ارزان ميفروشيم لذت با هم بودن را
چه زود دير ميشود
و نميدانيم که ؛ فردا ميآيد
شايد ما نباشيم
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیشادیزندگیلذتسادگی
پروفسور با بسته سنگینی وارد کلاس شد
و بار سنگین خود راروبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت.
وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار
بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند
توپ گلف کرد.
سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل
شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین
مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس دوباره
از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه
ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".
بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه
محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی
بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.
در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت:
" حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این
شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین
چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان-
چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها
باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.
اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و ماشينتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند-
مسایل خیلی ساده."
پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید،
دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه،
درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی
چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی
و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه.
به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین.
با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.
همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست.
همیشه در دسترس باشین.
.....
اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً
برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین.
بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."
یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان
قهوه چه معنی داشتند؟
پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط
برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که
زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگي
شلوغ هم ، جائي برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! "
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیگلفاهمیتپروفسورشاگردزندگی